دست نوشته ها

این و بلاگ محل ارائه و بررسی آثار شما همچون شعر،ترانه و داستان های کوتاه است.

دست نوشته ها

این و بلاگ محل ارائه و بررسی آثار شما همچون شعر،ترانه و داستان های کوتاه است.

در ادامه...

در ادامه... بازهم از شما دوست گرامی جناب منصور گروسی متشکرم که آدرس وبلاگتون برای ما فرستادید و به تفصیل توضیحاتی در باب نوشته های قبلی بنده ارسال کردید.


اول اینکه آشنایی با شما برای ما افتخار است و اینکه درباره گذشته خود فرموید شکسته نفسی و تواضع شما را مرساند.

 

دوم باید عرض کنم که در مورد دو نوع شعر دریافتی و سرایشی این اشتباه بوجود آمده که شعر دریافتی(جوششی) به مثابه وحی و یا الهام می ماند، که این نظر اشتباهی ست که درمورد شاعرانی چون مولوی داده اند. به قول یکی از دوستان شاعر : " من نمی دانم چرا این فرشته شعر هیچ گاه از کوی ماگذر نکرده تا خود جوش شعر تراوش کنیم".

 

درباره اینگونه اشعار با توجه داشت که شاعر تحت تاثیر واقعه یا طبیعت و ... به قرار دادن کلمات به گونه ای که از قبل فراگرفته و با توجه به قوانین آموخته اقدام می کند که حاصل آن اینگونه اشعار است. در واقع شما و همه هنرمندانی که در زمینه های مختلف فعالیت دارند به این موضوع واقف هستید که هنر بعد از گذر از مراحله اولیه آموزشی و کسب تجربه های لازم به حس انسان بستگی دارد؛ یعنی شاعر با غرق شدن در احساس خود جرقه ای شعر را در خود احساس کرده و ناگزیر بر مسند کتابت نشسته، از آن شعله ای می آفریند تا لبی کند خندان یا دلی بسوزاند.


بنابراین اگرچه نمی توان اینگونه اشعار را در حین سرودن اصلاح کرد اما با نقد آثار قبلی، شاعر این اصلاحات را ملکه ذهن کرده تا در تجربه های بعدی از آن استفاده نماید.

و اما اشعار سرایشی اشعاریست خارج از حس، که شاعر بنا بر وظیفه فقط ملزم به سرودن است.


اما درباره سرقت اشعار این هم از آرزوهای ماست که روزی پایانی بر این معضل ببنیم.


امیدوارم شما از این وبلاگ حمایت کنید هر چند که هنوز نظر خود را اعلام نکردید. زیرا که نهال های سبز برای رشد نیاز به پرتوهای نوری دارد که چون شمایی بر سر ایشان می افکنید.

پس چه زیبا گفته شیخ بخارایی که :

دست کرم به بهانه تنگ دستی نبند که برگی به دریا کشتی مویانه هاست



نظرات 6 + ارسال نظر
نخل ها جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:10 ب.ظ http://adabikaran.blogsky.com

با سلام خدمت آقای گروسی خیلی خوشحال می شم اگه بیشتر با شما در تماس باشم تا زمینه همکاری های بیشتری در آینده فراهم آید.

منصورگروسی شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ http://asemanesher.blogsky.com/

سلام



بشما دوست عزیز و گرامی


همیشه دل نگار باشید



و با تک بیتی فی البداهه


گفتم که بگویم کمی از راز نهان را

گفتا که مگو آنچه نهانست عیان را



بنده هم روزی هم داستان شما بودم

و میگفتم :

چرا این فرشته شعر از کوی ما گذر نمیکند تا خود جوش

شعر تراوش کند ؟

و داستان شعر دریافتی را انکار مینمودم


اما


آمـــــد ببرم روایت شــــــــــاخ نبات

آن گفته ی حافظ و همی آب حیات



دل زیبای شما شاد بادا

منصورگروسی شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ق.ظ http://asemanesher.blogfa.com/

درودی دگر باره

موضوعی که لازم است خدمتتان عرض کنم

اگر شعر دریافتی را شاعر بلافاصله ضبط یا ننویسد

ممکن نیست که مجددا انرا بیاد بیاورد و از خاطر شاعر محو

خواهد شد و در ذهن شاعر برگشت ناپذیر است

و این اشعار گاهی بقدری زیبا هستند که در وصف نمیاید



با مصرع اول یکی از همین غزلها


دست از غم یار ار چه نشستیم نشستیم




در این مصرع معنا چنین است

دست از غم یار نشستیم ( شستن . شوییدن )

نشستیم ( نشستن )


بزودی ابیاتی از همین غزل در اسمان شعر خواهید خواند


شاد باشید و خدا نگهدار

تنها شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:09 ب.ظ

سلام اگه می شه یه خورده سطح پایین تر صحبت کنید ماهم متوجه بشیم

[ بدون نام ] شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ب.ظ

سلام شما همش درباره درباره شعر بحث میکنید ودیگه اشعار جدید نمی ذاید؟

امیر یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ق.ظ http://www.alkaya.blogsky.com

سلام عزیز. من کمتر از اونی هستم که بخوام در مورد شعر شما نظر بدم. اما اگه خدا بخواد در همین نزدیکی باهاتون همکاری خواهم کرد. به امید روزی که همدیگه رو بدون چشمداشت و تنگ نظری و هر خصلت زشت دیگری دوست داشته باشیم و کمک کنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد